12 05 2020 23:38
کد خبر : 1697829
تعداد بازدید : 481

یادداشتی به قلم دکتر ابراهیمی: شاهنامه فردوسی؛ متن ماندگار

 

 

 

 

دکتر مختار ابراهیمی عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید چمران اهواز، در یادداشتی به مناسبت روز پاسداشت زبان و ادبیات فارسی و بزرگداشت فردوسی بیان کرد: دغدعه زبان فارسی را داشتن، نه تنها نشانه دانایی و درک و  وظیفه هر ایرانی است.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه شهید چمران اهواز، در این یادداشت آمده است:

 

۱_ پاسداشت زبان فارسی

دغدعه زبان فارسی را داشتن، نه تنها نشانه دانایی و درک و  وظیفه هر ایرانی است  بلکه  هر انسان علاقه مند و مشتاق به فرهنگ و خرد باستانی بایسته می بیند که این دغدغه را ارج بنهد و در راستای یاری آن گام بردارد.

 

۲_ نقش شاهکارهای فرهنگی و ادبی در پایداری زبان

شاهکارها هستند که  زبان معیار  را توانایی می بخشند که در طی روزگاران دوام بیاورند.البته رابطه ی میان متن های ادبی مانند شاهنامه و زبان رایج روزگار ، دو طرفه است به گونه ای که هریک در دیگری می تواند تاثیر داشته باشد. ازاین نکته هم نباید غافل بود که فرهنگ غنی و تمدن دیرپا و حمایت حکومت ها در تداوم زبان فارسی نقش مهمی داشته اند .

 

۳ _ قهرمانان شاهنامه

شاهنامه از چه کسانی روایت می کند؟

 تاکید شاهنامه بر شخصیت هایی است که از ایران ، سرزمین نیکی و روشنایی و آن چه به ایران وابسته است دفاع می کنند ؛ پهلوانانی مانند رستم  و  بزرگانی مانند کی خسرو که نماد راستی  و خردمندی اند  در متن این کلان روایت می درخشند .در برابر ِ این شخصیت های دوست داشتنی ، شاهنامه به نقد کج راهان خردستیز و آسیب رسانندگان می پردازد.چنان که  در همین راستا از ضحاک  و افراسیاب یادمی کند و ویرانگری آنان را پیوسته به یاد مخاطب می آورد . از این روست که بایسته است در خوانش پیوسته و بروز ِ متن شاهنامه جدیتی درخور داشته باشیم .

 

۴ _ دفاع از کشور

خاک و سرزمین در شاهنامه ارج بسیار دارد  گویی آن که خاک دارد هویت دارد. از این روی است ‌ که در دیدگاه شاهنامه دفاع از راستی ِ ایران ویژگی برتر شخصیت ها می شود.

و در واقع ترازوی سنجش بزرگان و پهلوانان ایرانی همین دفاع جانانه از فرهنگ و مرز و بوم  نیک ایران است.

چو ایران نباشد تن من مباد           بدین بوم بر زنده یک تن مباد

 

۵ _ خردگرایی

 خردمندی از ویژگی های مردمان در شاهنامه است که این خردمندی در پیوند  با سرزمین ایران و خداوند عینیت پیدا می کند .

  به سخن دیگر از دیدگاه پدیدار شناسی شخصیتی خردمند است که خرد را در خدمت به مردم و کشور و خداوند ، نشان دهد و بی گمان حکمت در شاهنامه  پس از گذر از اندیشه ،  به جهان واقع و آبادی کشور گام می گذارد.

 

کسی کاو خرد را ندارد ز پیش          دلش گردد از کرده ی خویش ریش

 

۶ . هویت تاریخی و اسطوره ای

وجه تاریخی شاهنامه با اسطوره ها گره می خورد و یکی می شود .

شاهنامه از نظر مردم ایران دست کم تا روزگار فردوسی وجه تاریخی( تاریخ در معنای اسطوره ) داشته است و داستان های شاهنامه از آغاز تا پایان روزگار  یزدگرد سوم در نظر فردوسی ،  هیچ فرقی باهم ندارند و از جهت حس مردم ایران ،  تاریخی به شمار می آیند . با این تفاوت که تاریخ در نظر مردمان باورمند به اسطوره معنایی متفاوت  و بی زمان دارد .

تاریخ پژوهان امروزی تعریفشان از تاریخ چیز دیگری است برای همین است که بخش هایی از شاهنامه را امروزه تاریخ پژوهان تاریخی می دانند اما به هر روی شاهنامه از نظر فردوسی " تاریخ  ِداستانی و آیینی"  است هم برای ایران هم برای جهان باستان البته در این روایت تاکید بر ایران به عنوان مرکز جهان روشنای است.

 بخش بندی شاهنامه به اسطوره ای و پهلوانی و تاریخی کاری جدید است.

 

۷. پیوند زبان فارسی و شاهنامه

روشن است که زبان هایی در طول تاریخ دوام یافته اند که هم گویندگانش ( خودآگاه یا ناخودآگاه)بدان باورمند بوده اند و هم شاعرانش در آن زبان شاهکارهای فرهنگی _ ادبی آفریده اند  .از این رو  باید گفت شاهنامه به عنوان یک شاهکار  اسطوره ای و ادبی و فرهنگی در استمرار همه جانبه زبان فارسی نقش انکار ناکردنی داشته است و به ویژه شاعران پس از فردوسی به توانایی زبان فارسی  ایمان ویژه ای  یافته اند ؛ یعنی از سده چهارم به این سو ، شاهنامه در  زبان فارسی و آثار فرهنگی و ادبی اش پیوسته خود را جلوه گر می ساخته است .به هر روی روزگاری ، زبان پارسی به جهت فرمان روایی ، پهنه ی گسترده ای از جهان را در بر گرفته بود و بر جهان تاثیر فرهنگی شدیدی داشت و  توانایی این زبان با گونه های زبانی فراوانی که در کنارش بالیده بودند پایداریش را ضمانت کرده بوده اند.

 

 

 

 

 

درج شده توسط: مدیر سایت