یادداشتی از دکتر مرعشی؛ کرونا، نظم هستی و معنای زندگی - دانشگاه شهید چمران اهواز

دکتر سید علی مرعشی عضو هیات علمی و هسته مشاوره ی اجتماعی و فرهنگی ستاد مبارزه با بیماری کرونا دانشگاه شهید چمران اهواز، در یادداشتی به موضوع کرونا، نظام هستی و معنای زندگی پرداخت.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه شهید چمران اهواز، در این یادداشت آمده است:
جهان از اجزائی بنیادین و بسیار کوچک تشکیل شده که همگی متحرک (متغیر) اند. ذرات بنیادین تشکیل دهنده جهان نمیتوانند بدون حرکت (تغییر) وجود داشته باشند. همچنین این ذرات نمیتوانند به میزان نامحدودی سابقه حرکت داشته باشند زیرا در آن صورت هرگز نباید نوبت به حرکات فعلی آنها میرسید. بنابراین ذرات جهان هرچند سابقه میزان خیلی زیادی از حرکت هم داشته باشند باز هم اندازه این حرکتها محدود و معین است و نه بیانتها. به همین سبب ذرات بنیادین جهان بیشک سابقه نیستی دارند. اساساً به عنوان یک اصل کلی هر چیز متغیری سابقه نیستی دارد. بیگمان این ذرات، خود نیز خود را پدید نیاوردهاند زیرا نبودهاند تا بخواهند کاری کنند، از جمله پدید آوردن خود!
پس پدیدآورنده ای که دیگر خود متحرک و متغیر نیست ذرات جهان را از نیست هست کرده است (چرا که اگر او نیز متغیر و متحرک بود، او هم سابقه نیستی میداشت و این سلسله نمیتواند بیانتها باشد و گرنه هیچگاه نوبت به آخرین حلقه از این زنجیره نمیرسید). پدیدآورنده جهان هستی از آنجا که متغیر و متحرک نیست، مادی هم نیست و زمان و مکان او را محدود نمیکند (فرازمانی و فرامکانی است). او خدای تعالی است که تنها او میتواند به چیزی بگوید باش و او میباشد، نمیدانیم چگونه میگوید، فقط میدانیم گفتن او مانند گفتن ما از جنس حرکت و تغییر نیست و اراده کردنش در ذات او تغییری ایجاد نمیکند، زیرا در بستر زمان و مکان نیست. ما هرمقدار هم باهوش باشیم نمیتوانیم چگونگی این امر را درک کنیم زیرا مغز ما در بستر زمان و مکان میاندیشد و مغز ما خود، موجودی متغیر است. اما اگر حقیقت جز این بود، امروز جهانی وجود نداشت.
ذرات جهان به اراده خداوند بودن خود را آغازیدهاند؛ با همان کیفیت و خواصی که او خواسته است. استمرار وجود این ذرات و خواص آنها نیز منوط به اراده خداوند است. او بر این ذرات مسلط است و حکمش در آنها نافذ. به این ترتیب او مدام جهان را اداره میکند. خواص این ذرات است که منتهی به قوانین فیزیک، و در نتیجه قوانین شیمی و بالاخره قوانین زیست شناسی شده است، زیرا این قوانین در «هیچ» وجود ندارند. این قوانین تابعی از اراده خداوند هستند و در کار خود مستقل و صاحب اراده نیستند. قدرت نافذه خداوند در همه اشیاء، این قوانین را طراحی کرده است و تنها او قادر است آنها را دگرگون کند؛ هر آنی که اراده نماید. از آنجا که خداوند، خود طراح این قوانین است و نظم جهان را بر آنها استوار نموده است، غالبا این قوانین را به هم نمیزند و ما به طور غالب احساس میکنیم این قوانین لایتغیراند. اما جز خداوند همه چیز قابل تغییر است حتی آن قوانین. همانطور که اراده او هستی و چگونگی این قوانین را رقم زده، هرگاه بخواهد طرح را عوض میکند و این است قدرت نافذه خداوند در جمیع اشیاء. اگر لازم باشد اراده میکند تا ذرات عصای موسی ع خواصشان دگرگون شود و در نتیجه عصا به ماری سهمگین بدل شود. اگر اراده کند ذرات خاک و سنگِ کوه، خواص دیگری مییابند تا به شتری برای صالح نبی ع تبدیل شوند.
اگر اراده کند عیسی ع را بدون پدر به دنیا میآورد و اگر اراده کند رسول خود ص را در اندک زمانی از مکه به بیت المقدس میبرد. این معجزات شدنی نیست الا به اراده خداوند؛ اما خداوند معجزه را خوش نمیدارد؛ و فقط به قدر ضرورت انجام میدهد، چرا که نظم هستی بر خواص عادی ذرات آن استوار است و خداوند نمیخواهد این نظم را که خود بانی آن است بر هم زند (دستکم در نظر ما بندگان که باید آزمونهائی پس دهیم تا فردا زبانمان دراز نباشد). اما دعا به درگاه او کارساز است. او شنوا و بینا است اما نه با ادواتی مانند چشم و گوش. او به همه ذرات عالم آگاه است. به اراده او ما نیز آگاهی و خودآگاهی (هر انسان میتواند به خود بگوید من) و در حیطه معین و محدودی اراده آزاد یافتهایم که هر آنی بخواهد میتواند آنها را سلب کند. او دعا را اساس بندگی میداند.
اگر دعا متضمن خیر و صلاح و حکمت باشد مستجاب میشود و مسیر اتفاقات تغییر میکند.زیرا کافی است خداوند در مورد برخی ذرات عالم اراده ای کند غیر از آنچه بوده. قدرت نافذه خداوند در ذرات عالم و سلطه او بر آنها، برای این ذرات جای سرپیچی باقی نمیگذارد. فرق استجابت دعا با معجزه آنست که در معجزه مستقیماً خودِ یک پدیده یا یک امر دستکاری میشود (مانند عصای موسی) اما در استجابت دعا علل مقدماتی یک امر دستکاری میشوند تا به نتایج دیگری ختم شوند. بنابراین استجابت دعا سبب بهم خوردگی نظم ظاهری جهان نمیشود و به نظر نمیرسد اتفاقی غیرعادی رخ داده است. به همین سبب استجابت دعا در درگاه خداوند بسیار محتملتر از درخواست معجزه است.
ویروس کرونا، سیر یک بیماری، فقر و غنا، پیروزی و شکست، روئیدن یک گل، خشکیدن یک درخت، تولد یک کودک، سیل و زلزله؛ و هر پدیده دیگری در این عالم، تابع قواعد کلی فوق هستند. همه آنچه در جهان خوشایند و ناخوشایند ماست تابع نظمی بزرگ است که این نظم به سبب وسعتش گاه برای ما غیرقابل درک مینماید، اما معنایی بزرگ دربردارد. همچون نظم اتاق کار من که به گمانم برای مورچه گوشه اتاق غیرقابل درک است. شاید برخی چیدمانها در اتاق من برای مورچه ناخوشایند، نامنظم و بیمعنا بنمایند. نظم هستی لزوماً آن نیست که بشر بپسندد و البته معنای هستی. در نظام کلان هستی بشر نیازهای مهمی دارد که خالق بشر از آنها غافل نبوده است. بیگمان یکی از این نیازهای مهم تلنگر، بیدارباش، هشدار، گوشمالی یا هر چیز دیگری است که بخواهید به آن نام نهید. هیچ بینظمی در کار نیست. ویروس کرونا مانند هر پدیده دیگری در نظام هستی، از سلطه اراده خداوند خارج نیست. بی اذن او محال بوده که این ویروس بر بشر مسلط شود. بی اراده او نیز دست از سر بشر برنخواهد داشت. پس دعا، توسل، استغفار و تضرع به درگاه خدا کارساز است، اما به شرط استفاده از امکانات و نعمات خدادادی در جهت کنترل بیماری. زیرا اگر از این امکانات طبیعی و نعم خدادادی استفاده نشود، کفران نعمت رخ داده و براساس سنت الهی منجر به حرمان میگردد. اما از آن سو، تلاش بدون دعا نیز کار را خیلی سخت میکند زیرا در آنصورت خداوند بشر را به حال خود رها میکند و او مجبور است به تنهایی با قواعد طبیعت طرف شود. خداوند فرمود:
قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا ـ ﺑﮕﻮ: ﺍﮔﺮ ﺩﻋﺎﻳﺘﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺭجی ﻧﻨﻬﺪ، ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﻛﻪ [ﺁﻳﺎﺕ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺭﺍ] ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩید، [ﻛﻴﻔﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ] ﻣﻠﺎﺯم [ﺷﻤﺎ] ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ (فرقان، ٧٧).