03 05 2020 04:22
کد خبر : 1698414
تعداد بازدید : 652

یادداشتی از دکتر عربی؛ فاصله‌گذاری اجتماعی در زمان شیوع بیماری کرونا

 

 

 

 

دکتر علی عربی، عضو هیئت علمی و هسته‌ی اقتصادی و اجتماعی ستاد مبارزه با بیماری کرونا دانشگاه شهید چمران اهواز در یادداشتی به مسایل پیرامون فاصله گذاری اجتماعی در دوران شیوع این بیماری پرداخت.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه شهید چمران اهواز، در این یادداشت آمده است:

امروز پاندمی کوئید 19 ضرورت فاصله گذاری اجتماعی را در حوزه عمومی به ویژه در شهرها که از تراکم جمعیتی بالایی برخوردار هستند به عنوان امری اجتناب‌ناپذیر مطرح نموده است. اما در مقابل این سوال که چه باید کرد تا افراد جامعه ضرورت قبول عدم حضور در امکان عمومی و ماندن در منزل را پذیرا باشند، می‌توان این پرسش را مطرح نمود که چرا علی‌رغم پیام‌ها و تصمیم‌سازی‌های دولت و ابلاغ دستورالعمل‌های مرتبط با آن همچنان در میان بخش قابل توجه‌ای از افراد جامعه (در تمامی طبقات اجتماعی و سنین متفاوت با هر میزانی از تحصیلات)، هنوز حساسیت اخلاقی موثر در ارتباط با پاندمی کوئید 19 شکل نگرفته است.

البته می‌توان به شکلی یک سویه با مخاطب قرار دادن مردم، آنها را نسبت به مسئولیت اجتماعی‌شان مورد سرزنش قرار داد و یا آنها را نسبت به سهل‌انگاری در ارتباط با حفظ امنیت جانی سایر اعضای جامعه محکوم نمود. اما این تمام داستان نیست. با نگاهی به داده‌های تصویری از بسیاری از کشورهای توسعه یافته نیز می‌توان به این امر اذعان نمود صرفا نمی‌توان تمام بار این نافرمانی را بر دوش مردم نهاد، که چنین تبیینی نه تنها راه‌گشای سیاست‌گذاری‌های پیش‌گیرانه نخواهد بود، که سبب می‌شود تا مدیریت مساله به شکلی چالش‌برانگیز به بحران منجر شود.

با نگاهی جامعه‌شناختی یکی از تبیین‌های موجود از بررسی تعاملات بین جامعه و دولت (به شکل خاص وزارت بهداشت) پدیدار خواهد شد. متاسفانه نظام سلامت ایران مبتنی بر پارادایم پزشک‌سالاری سازماندهی شده است و بر این اساس تمامی سرمایه‌گذاری‌های صورت پذیرفته مبتنی بر مقوله "درمان" بوده است. لذا این امر سبب شده تا با قرار گرفتن پزشکان در راس تمامی پست‌های اجرایی نظام سلامت به شکل حداکثری، پارادایم پیشگیری به حاشیه رانده شود و جامعه نسبت به مفهوم سلامت در این زمینه از توانمندی حداقلی برخوردار شده و صرفا مبتنی بر داشته‌های فرهنگی عمل نماید. چنین رویکردی حتی پتانسیل‌های نظام سلامت (به ویژه مراکز خدمات سلامت جامع شهری و روستایی و خانه‌های بهداشت که بیشترین نقش را می‌توانستند در این روزها داشته باشند)، را که در واقع می‌توانستند بهترین نقش را در ارتباط با توانمندسازی جامعه مدنی در مواجهه با پاندمی حاضر بر عهده داشته باشند، در مراحل ابتدایی در حالت انفعال و سردرگمی و ضعف سازمانی قرار داده است.

در چنین ساختاری مواجهه با بیماری چون کوئید 19 با تفکری مبتنی بر پارادایم درمان، متاسفانه با خطایی روش‌شناختی در مواجهه با این بیماری در تصمیم‌سازی برای اجرای طرح فاصله‌گذاری اجتماعی دچار تعلل شده و در ادامه کلیت تعاملات آگاهی بخش آن با بدنه اجتماعی به شکلی کمّی به ارائه آمار و ارقامی از ابتلا، درمان و به شکل خاص تعداد مرگ در نتیجه بیماری تقلیل یافته است.

در واقع این نظام با نگاهی پزشکی و نه اجتماعی، با فرض انسان به عنوان موجودی مجهز به عقلانیتی حسابگرانه تلاش داشته تا بدین شکل حساسیت اخلاقی جامعه را نسبت به رعایت دستورات پیشگیرانه برانگیزد، غافل از اینکه تقلیل یک اپیدمی به پدیده‌ای کمی، و از سوی دیگر تاکید بیش از اندازه بر "اعداد" در جهانی که به وسیله اطلاعات خاص و عام بمباران می‌شود می‌تواند کاملا نتیجه‌ای عکس داشته باشد.

در چنین فضایی افراد شروع به مقایسه‌های با خطای فاحش علمی اما نامرئی می‌نمایند و بدین شکل نه تنها نسبت به اجرای دستورات پیشگیرانه مسئولیت‌پذیر عمل نمی‌کنند، بلکه به این نتیجه‌گیری خواهند رسید که مساله بیش از انچه که باید جدی تلقی شده است. برای مثال مقایسه تعداد مرگ و میر حاصل از آنفولانزا، تصادفات جاده‌ای، بیماری‌های قلبی و عروقی، تلفات گرسنگی و ..... بسیاری از موارد این‌چنینی سبب می‌شود تا حساسیت اخلاقی جامه نه تنها برانگیخته نشود، بلکه دچار انحراف و توهم نیز گردد. این توهمات گاه برای راستی‌آزمایی‌شان از یافته‌های تجربی نیز برخوردار می‌گردند و افراد با تاکید بر اینکه در میان هیچکدام از آشنایان و همسایگان‌شان موردی از ابتلای به بیماری مشاهده نکرده‌اند، بیش از پیش از مصونیت‌شان نسبت به پاندمی مرگ‌بار کوئید 19 اطمینان حاصل می‌کنند.

البته در این بین نباید تناقضات رفتاری خاص در سیستم حکمرانی را نیز نادیده انگاشت. متاسفانه به دلایلی که در شرایط کنونی قابل درک نیست، دولت تاکید ویژه‌ای در بازنمایی تصمیمات صحیحی که در ارتباط با تعطیلی بسیاری از مراکز و مراسمات داشته‌ است صورت نمی‌گیرد و حتی در رسانه‌ای که به شکل حداکثری تاکید بر آمار ابتلا و مرگ دارد، و به واسطه آن دعوت به در خانه ماندن می‌کند، شرایط به نحوی یکسویه، کاملا مطلوب و تحت مدیریت عنوان می‌شود و حتی در شوهای تلویزیونی همچنانی تماشاگران به شکل حداکثری با بهانه‌هایی چون رعایت فاصله و تب‌سنجی در یکی از کانون‌های اصلی بیماری (تهران) شرکت می‌کنند و بدین ترتیب مهر تاییدی بر نتیجه‌گیری‌های نادرست بخش قابل توجه‌ای از جامعه زده می‌شود.

حاصل چنین رویکرد درمان‌محوری به یک پاندمی بی‌شک برانگیختگی حساسیت اخلاقی جامعه و برجستگی مسئولیت‌پذیری اجتماعی نخواهد بود.

 

 

درج شده توسط: مدیر سایت