یادداشتی از دکتر شیخه؛ کرونا چالشی خانمان سوز یا فرصتی زندگی ساز - دانشگاه شهید چمران اهواز

دکتر رضا شیخه مدرس گروه علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو هسته ی مشاوره اجتماعی و فرهنگی ستاد مقابله با بیماری کرونا این دانشگاه در یادداشتی به این مساله پرداخت که آیا کرونا چالشی خانمان سوز است یا فرصتی زندگی ساز؟
به گزارش روابط عمومی دانشگاه شهید چمران اهواز، در این یادداشت آمده است:
«هستی مطمئن است»، «هستی هماهنگ و منظم عمل می کند»، «انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است»؛ این ها گزاره هایی آشنا هستند که زندگی مان را سامان می بخشند. اما، اخیرا وبروس کرونا با به چالش کشیدن این گزاره ها نظم حاکم بر زندگیمان را بر هم زده و نظم جدیدی برساخته است. کرونا فکرمان را به جاهای دیگری برد، به تغییراتی که رخ داده است. بسیاری از باورهایمان را که گویی بدیهی هم بودند به سخره گرفت و توجه مان را به سمت مسائلی کشاند که پیش از این نه طبیعی بودند و نه عادی. برای یک ایرانی چقدر غیرعادی بود، دست ندادن و رو بوسی نکردن! چقدر نامعقول و نامتعارف بود، انسان، این حیوان اجتماعی، به خانه نشینی (قرنطینه) دعوت شود و از دید و بازدید، از مراودات اجتماعی منع گردد!
اما، کرونا به عنوان وضعیتی استثنایی امور عجیب و غیرعادی را به اموری عادی مبدل ساخت. با همان سرعت انتقالش در این مدت کم تأثیر خود را بر تغییر عادات رفتاری، ذهنی و احساسی مان گذاشته است. از ورزش کردن گرفته تا رفتن به سوپر مارکت، راه رفتن، رانندگی کردن، سفر کردن و بسیاری از فعالیت های دیگرمان همه و همه تحت تأثیر این ویروس هستند. می توان گفت ما در حال تجربه کردن سبکی از زندگی هستیم که ظاهراً نه عادی است و نه طبیعی. یک سبک زندگی با نظم، قواعد و نیروهای خودش. گرچه به نظر میرسد سبک زندگی کرونایی دوام زیادی نخواهد داشت، اما، این سبک زندگی موقت به شیوه های خاص خود در حال برساخت اذهان، افکار و رفتارمان است.
وضعیت های استثنایی همچون کرونا پیامد های منفی و مثبت خاص خودشان را به همراه دارند. به عنوان مثال، کرونا چشم ها و گوشهایمان را بر ناهماهنگی و عدم اطمینان هستی باز کرد و به ما فهماند که این هستی در هر لحظه آماده است موج تمسخر را بر سر هر کسی بباراند که فکر می کند می تواند در مورد هر چیزی به انسان اطمینان بخشد.
این ویروس از سویی، یقین ما را درباره «ذات اجتماعی انسان» به چالش میکشد و وادارمان می کند تا به منزوی بودن انسان بیندیشیم! و از سوی دیگر، به شکلی متناقض به انسان یادآوری می کند که «باید از جامعه دفاع کرد»؛ درواقع، از سویی، «دیگری» را همچون شرّ مطلق پدیدار میسازد و انسان را به انزوا و فرورفتن در فردیت خویش فرامی خواند و از سوی دیگر، سبب می شود که انسان از سر جبر هم که شده «دیگری» را در پیوند با خویش ببیند؛ زیرا بیماری یا مرگِ «دیگری» به مرگ یا دستِ کم بیماریِ «من» میانجامد.
کرونا باعث میشود از نگاهی متفاوت برخوردار شویم و می تواند به مثابه نیروی مولدی عمل نماید که در تفکراتمان نسبت به موضوعات و مسائلی که زندگی مان را بر پایه آن ها شکل داده بودیم، بازنگری کنیم و به شیوه ای انتقادی و عمیق تر پیرامون آن ها به تفکر بپردازیم.
پدیدهایی همچون کرونا می تواند کمک کند که در کنار زیبایی های هستی، کمبودها و محدودیت ها و زشتی های آن را نیز ببینیم. از این رو، ویروس کرونا می تواند منجر به آگاهی و هوشیاری مان شود، این آگاهی می تواند رهایی بخش باشد و به نیرویی انتقادی مبدل شود برای دوری جستن از پستی های هستی و رو به رو شدن عینی تر و واقع بینانه تر با واقعیت.