یادداشتی از دکتر جهانیفر؛ بحران کرونا و فرصتی برای آشتی با یار مهربان - دانشگاه شهید چمران اهواز

دکتر مجتبی جهانی فر عضو هیات علمی و هستهی مشاورهی اجتماعی- فرهنگی ستاد مبارزه با بیمار کرونا در دانشگاه شهید چمران اهواز در یادداشتی یادآوری کرد که این زمان و این بحران فرصتی را فراهم کرده است تا دست به توسعه فکری خود بزنیم و این توسعه میسر نخواهد شد مگر با روی آوردن به یار مهربان، همان رفیق کهن ما انسان ها که در دیار ما ایران با آن قهر کرده ایم و کم کم می رود که فراموش شود...
به گزارش روابط عمومی دانشگاه شهید چمران اهواز، در این یادداشت آمده است:
با شیوع ویروس هوشمند کرونا بخش وسیعی از جامعه ما به ناچار فعالیت های اجتماعی را رها کرده و خانه نشینی را برگزیده اند. این خانه نشینی با شنیدن و دیدن اخبار و اطلاعات منفی و مثبتی همراه شده که بیم و امید را توامان بههمراه دارند. اخبار منفی ناشی از مرگ ومیر بیم و هراس را در دلها افکنده و اخبار بهبود و کشف درمان و داروی ضد ویروس تا روزها یا هفته های آینده امید را در دل همه زنده نگهداشته است. در این میان، روح آدمی در معرض تعارض ها و تناقض هاست. بمباران تبلیغاتی در این زمینه در کنار ترس طبیعی از دشمن نادیدهای چون یک ویروس، آدمیان را به مرز جنون، هراس، افسردگی و احیانا عجز میکشاند. در این وضعیت نادر و ناگوار نقش ما چیست و چه باید بکنیم ؟ در این هیاهوی اخبار رسانه های رسمی و غیر رسمی می توان خود را به دست این محیط پرتنش داد و آثار منفی آن را بر روح خود وارد کنیم و منتظر عوارض منفی آن باشیم و منفعل بمانیم یا اینکه از طرف دیگر نقش فعال و رویکرد مثبت دیگری را برگزینیم و با برنامه ریزی دقیق و هوشمندانه به توسعه شخصی و رشد فکری خود بپردازیم .
این زمان و این بحران فرصتی را فراهم کرده است تا دست به توسعه فکری خود بزنیم و این توسعه میسر نخواهد شد مگر با روی آوردن به یار مهربان، همان رفیق کهن ما انسان ها که در دیار ما ایران با آن قهر کرده ایم و کم کم می رود که فراموش شود؛ آری همان یار دانا و خوش بیان را می گویم، منظورم کتاب است.
تعطیلات و خانه نشینی ناشی از ظهور این مهمان ناخوانده و دردسرساز باعث شده که همه فوریت ها را کنار بگذاریم، همان فوریت هایی که به خاطرشان بسیاری از کارهای غیر فوری و جزیی (از نظرخودمان) مانند مطالعه را کنار گذاشتیم و همواره آن ها را به زمان دیگری موکول و معوق می کردیم، اما غافل از اینکه همان کار های غیر فوری و غیر ضرور – البته به گمان ما – می توانست موجبات شکوفایی ذهن و توسعه فکری و فرهنگی ما را فراهم کند. اکنون آن روزگار است که در اولویت های کارهای روزمره جای فوری ها و جدی ها را غیر فوری ها و جزیی ها بگیرد .
اگر به دوران تحصیل خودمان و برنامه درسی که در کشور در حال اجرا است توجه بیشتر کنیم و منصفانه بنگریم، بسیاری از آموخته ها را در مدارس و دانشگاهها نیاموختیم به طور مثال :
- روانشناسی رشد را که برای شناخت اقتضائات سنی فرزندانمان، پدران و مادران پیرمان و خودمان لازم است هیچ گاه به طور جدی نخواندهایم و جایی نیز به ما آنها را آموزش ندادهاند. کتابهای کنترل خشم و روانشناسی شخصیت را که همیشه کنار گذاشته بودیم تا در یک وقت مناسب بخوانیم. یادمان باشدکه الان آن وقت مناسب شده است!
- فنون مدیریت (مذاکره، مهارت ارتباطات و اقناع، رهبری و هنر اداره نیروی انسانی و ...) را که برای مدیریت بهتر سازمانی که در آن کار میکنیم و مجموعهای که بر آن نظارت داریم را فرصت نکردهایم کسب کنیم. الان که کسبوکارها خوابیده فرصتش را داریم.
- کتابهای تاریخ برای فهم آنچه در تاریخ کشور خودمان و جهان گذشته است. شاید همیشه از کنار کتابهای تاریخ تمدن ویل دورانت گذشته باشیم و در عین حسرتخوردن به نخواندن آن، نداشتن وقت مناسب را علت آن دانستهایم و اینگونه خود را تسلی داده باشیم. شاید خیلی وقتها اسم ناپلئون، مائو، بیسمارک، شاه عباس صفوی و ... را شنیده باشیم اما هنوز ندانیم که واقعا اینها که بودند و چه کردند.
- به عنوان یک شهروند جهانی اسامی تولستوی، داستایوفسکی، ویکتور هوگو، ... را شنیدهایم اما هیچ وقت امور جاری و مسئولیتهای تمامنشدنی نگذاشته تا واقعا بفهمیم که اینها چه کردند که تا این حد نامشان پرآوازه شده است. خوشبختانه یا بدبختانه آن فوریتهای بیرونی فعلا متوقف شده و دیگر عذری برای این ندانستن نداریم. میتوانیم خود را به جاذبه بیمانند داستانهای بزرگ تاریخ بسپاریم.
- به عنوان یک ایرانی همیشه شنیدهایم که پنج شاعر بزرگ ایران حافظ، سعدی، مولوی، فردوسی و نظامی هستند اما کتابهای آنها را جز معدود اشعاری هیچ وقت نخوانده و نشیندهایم. اینک فرصت مغتنمی است که یکی از کتابهای آنها را برگیریم و از ابتدا تا انتها بخوانیم.
توصیه من آنست که با یارمهربان آشتی کنیم. کتابهای بزرگانی چون مولوی، غزالی و.. مانند کتابهای تاریخ یا داستان نیست که یک بار دستمان بگیریم و از اول تا به آخر بخوانیم. فهم این کتابها و لذت بردن از آنها نیازمند چیزی بیش از خواندن است یعنی نیازمند نوعی همدلی، صبوری و خضوع برای پذیرش کلام هستند. این کتابها و مولفانشان آنقدر بزرگ هستند که آدمی را به کام خود میکشند و وقتی آدمی با آنها همنشین میشود چه بخواهد و چه نخواهد قدری آرام میشود، در درون خود فرو میرود، از جهان بیرون منعزل میشود (و چه بهتر در این ایام!) و به تدریج شخصیتش دستخوش تغییراتی مطلوب میگردد. اگر دوست دارید روح و شخصیتتان ارتقا پیدا کند چنین فرصت همنشینی را از دست ندهید. شاید دیگر در بقیه عمر چنین فرصتی را نیابید. اگرچه حُسن کتاب خوانی آنست که آدمی را مینشاند و به قرار گرفتن، طمانینه داشتن و آرام شدن میکشاند اما امکانات صوتی و حتی تصویری امروز نیز بهرهمندی از منابع یادشده را آسانتر کرده است. اگر هنوز مهیای خواندن نیستید میتوانید از این گزینههای بدیل استفاده کنید.
دست کم با اجرای گوشه ای از این پیشنهادها می توانید از رنج دنبال کردن اخبار مثبت و منفی این روزها خود را رها کرده و امید را در خود زنده کرده و حداقل در اتمام این دوران پرتنش، قدری شخصیت خود را شکوفا و آهنگ توسعه فکری و شخصیتی خود را پرشتاب تر کنید.