05 04 2020 20:10
کد خبر : 1699509
تعداد بازدید : 545

یادداشتی از دکتر امیدیان؛ مهارت حل تعارض در قرنطینه خانگی

 

دکتر مرتضی امیدیان عضو هیات علمی و هسته مشاوره‌ی اجتماعی و فرهنگی ستاد مبارزه با بیماری کرونا دانشگاه شهید چمران اهواز در یادداشتی به مساله مهارت حل تعارض در قرنطینه خانگی پرداخت.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه شهید چمران اهواز، در این یادداشت آمده است:

 در یکی از گروه های واتساپی که در آن عضویت دارم مشاجره شدیدی بین دو نفر از دوستان در مورد یک مطلب سیاسی در گرفت. یکی دیگری را به نامسلمانی و بی دینی و ضدانقلابی متهم می کرد و دیگری او را به تحجر، انگلیسی بودن و دیکتاتور و خودخواه بودن متهم می کرد.

در گروه دیگر اختلافات قومیتی به درگیری و متهم کردن یکدیگر منجر شده بود یکی قوم دیگری را به بی ریشه بودن متهم می کرد و دیگری به خودخواه بودن و بی فکری . در گروه خانوادگی نیز کنایه های نیش دار حاکی از آتش زیر خاکستر هستند  و به زودی باید شاهد درگیری شدیدی باشیم. در شرایط قرنطینه درگیری بین والدین و فرزندان راجع به رعایت زمان خواب و بیداری، نوع غذا، میزان همکاری و شکستن قوانین بهداشتی و آیین ضدعفونی کردن نیز در جریان است. به راستی منبع واقعی تعارضات چیست؟ به نظر می رسد دلایل چند گانه ای داشته باشد.

مهمترین دلیل تعارض تفاوت در دیدگاه افراد است. اغلب توانایی  تحمل دیدگاه متفاوت با خود را نداریم، زیرا فکر می کنیم باور ما عین حقیقت و باور دیگری باطل محض است. هرگز با عینک دیگری به جهان نگاه نکرده ایم. شاید یک مثال موضوع را روشن کند. "من عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز هستم" این عبارت یک حقیقت است و کسی که در آن تردید کند با نشان دادن کارت و یا حکم کارگزینی رفع می شود. اما این عبارت"من یکی از با تجربه ترین اساتید دانشگاه چمران هستم" این یک باور است که برخی آن را رد و برخی تأیید می کنند. اگر من فقط دیدگاه مخالفان یا موافقان را معادل حقیقت بدانم وارد یک تعارض با دیگری می شوم. یکی از مهمترین دلایل تعارض ناتوانی ما در تمایز بین حقیت و باور است.

باورها از یک حقیقت بی شمار هستند و درهمه آنها رنگی از حقیقت وجود دارد. "به باور دیگران احترام بگذار و باور خودت را با استدلال معرفی کن و تصمیم را به شنوندگان بگذار". اگر این قاعده ساده رعایت شود بسیاری از تعارض ها در محیط کار، خانه و اجتماع کاهش می یابد. البته پذیرش و تمرین این اصل به کاهش تعارض کمک می کند و نه آگاهی مبهم و کلی از آن. در بسیاری از کشورها آموزش حل تعارض و تمرین این اصل به عنوان نخستین اصل و سایر اصول در برنامه آموزشی مدارس راهنمایی و متوسطه اول گنجانده می شود.

دلیل دیگر اشتراک منافع است. شاگرد اول شدن هدفی مطلوب برای اغلب دانشجویان است ولی احراز این شرایط به فرد یا افراد محدودی اختصاص دارد بنابراین طبیعی است که افراد وارد تعارض با یکدیگر به دلیل این هدف کمیاب می شوند. این تعارض که در قالب رقابت خود را نشان می دهد، اگر در چارچوب اخلاق و روابط انسانی باشد، به درگیری شدید منجر نمی شود. ریشه آن به تعبیر اریک فروم تمایل ما به "داشتن" است. احراز یک پست، گرفتن یک مدرک، خریدن یک ملک، یک ماشین همه نمونه هایی از حرص و آز سیری ناپذیر بشر است.

چارچوب های اخلاقی و قوانین تنها موانعی سطحی برای پیشگیری از این نوع تعارض هستند. ریشه اصلی اخلاقی مفید تمرکز بر "بودن" و اصالت های درونی انسان است. تمام این مدال ها و داشته ها روزی از دست می روند و اگر آدمی نیک بیندیشد تعارض بر سر هیچ است. کسب سود و نفع بیشتر یکی از مهمترین منابع تعارض است. گذشت و گذشت آموزی و آموزش انصاف  و تمرین می تواند تا حدودی این نوع تعارض را کاهش دهد.

به نظر می رسد یکی از مهمترین کاربرد اخلاقیات و معلمان اخلاق برای حل این نوع تعارض باشد. برنامه های آموزش انصاف از سنین پایین و ارائه مثال های عملی و کمک به دانش آمزوان برای رسیدن به تعریفی درست از انصاف می تواند مفید باشد.

دلیل دیگر ارتباط نامناسب و تنش آفرینی در روابط است. انسان موجودی اجتماعی است. پیشرفت و حیات او بدون همکاری و رابطه با دیگران اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار است. از سوی دیگر هر انسانی برای خود اهدافی دارد، اغلب تعارض ها در محیط خانه، مدرسه و کار ناشی از ناتوانی پیوند بین این دو هدف است. رسیدن به هدف شخصی و حفظ رابطه با دیگران، که در نمودار زیر به خوبی نشان داده شده است.

 

 

اگر هم هدف و هم رابطه برای فرد مهم باشد، همکاری می کند. اگر هیجکدام برای فرد مهم نباشد، به انزوا و اجتناب پناه می برد. اگر فقط به هدف خود فکر کند رقابت را برمی گزیند و اگر فقط رابطه برایش مهم است به تبعیت از دیگران و همراهی متوسل می شود. واگر رابطه و هدف شخص اش ارزش متوسط داشته باشند فرد به نوعی مصالحه و توافق تن می دهد. به طور کلی بهترین شکل، حل این تعارض همکاری و توافق است.

سایر روش ها در شرایط خاص و موقت کاربرد دارد و به این دلیل آموزش همکاری و توافق باید یکی از اهداف نظام تعلیم و تربیت باشد. هرچند شناخت و تمرین تمام نقش ها ضروری است. در آموزش حل تعارض هریک از این نقش ها در کلاس تعریف و با یک سناریو از دانش آموزان خواسته می شود که ایفای نقش کنند و تجربه خود را از ایفای نقش بیان کنند. این تمرین در خانه و برای فرزندان هم می تواند مفید باشد. بحث و گفتگو و ذکر تجارب افراد و شنیدن تجارب فرزندان می تواند تمرین خوبی از ترکیب توصیه های بالا باشد.

بالاخره نداشتن مهارت مذاکره است. در مذاکره و گفتگو توانایی، شنیدن سخن دیگران با گفتار به شکل مناسب و رعایت انصاف ترکیب می شود. و حاصل آن حالت احساس برنده شدن برای طرفین است که به کاهش تعارض منجر می شود. البته پیش نیاز این اصل آموزش مهارت های ارتباطی است. اغلب گفتگوهای ما به دلیل نداشتن دو مهارت شنیدن و گفتن است. در مهارت شنیدن ما باید برای احساسات و گفتار دیگران ارزش قائل شویم.

یک صندلی را در خانه به عنوان صندلی گلایه در نظر بگیرید. افرادبا نشستن روی این صندلی گلایه های خود رابیان کنند. این کار در کنار مهارت شنیدن به کاهش تنش های خانوادگی و کلاسی و کاری کمک می کند. احساسات و هیجاناتی که تنظیم نشده باشند مانند خشم، اضطراب، ترس و حسادت گاهی منبعی جدی برای تعارض هستند. با درک این هیجانات و استفاده از صندلی گلایه فرصتی برای تخلیه هیجانی فراهم کنید. صبور باشد، این فرآیند مستلزم تمرین و آموزش است. در مهارت شنیدن به چشم های فردی که سخن می گوید نگاه کنید، با پرسش کوتاه مطلب او را دنبال کنید با نشانه های بدنی مثل حرکات سر و حالت نشستن اشتیاق خود را به شنیدن نشان دهید. روزهای اول ممکن است گلایه های شدید و طولانی باشد ولی با تمرین روند بهتری پیدا می کند. در سخن گفتن شاید مهمترین تمرین "پیام من" باشد به جای "پیام تو" که معمول گفتگوهای ما است.

وقتی من می گویم "مطلب را به خوبی متوجه نشده ام امکان دارد توضیح بیشتری بدهید" از یک پیام من  استفاده کرده ام. فراموش نکنید هدف ما از گفتگو انتقال یک خواسته، یا نیاز و یا گلایه و یا قدردانی و موارد مشابه است. پیام من حاوی اهانت و حمله به کسی نیست بلکه شرایط عاطفی و شناختی شما را توضیح می دهد. ولی پیام تو خلاف این است. " این چه طرز توضیح دادنه اصلا خودت می فهمی چی میگی" یک پیام تو است. چه احساسی در شما ایجاد کرد.

تمرین مهارت های ارتباطی شما را به فردی توانمند در مذاکره تبدیل می کند. یک اصل ساده این است که خودتان باشید، دنبال تجربه تازه باشید، همه را انسان و مخلوقات خدا بدانید، فکر کنید آموخته های شما دانش اندکی از دانش بشری است و چه قدر تجربه شنیدن و ذهن باز برای درک حقیقت به شما کمک می کند. من بسیاری از آموخته هایم را در کنار کتاب ها از دانشجویان، مراجعان، فرزندان و حتی نوه های خردسالم آموخته ام و هنوز معتقدم چیزهای زیادی وجود دارد که در گفتگوی اصیل با اطرافیان می توانم یاد بگیرم. امیدوارم این توصیه ها که ترکیبی از دانش و تجربه حاصل از تعامل با اطرافیان است برایتان مفید باشد.

 

درج شده توسط: مدیر سایت