12 12 2021 05:47
کد خبر : 1671361
تعداد بازدید : 544

یادداشتی به قلم دکتر افقه: گسترش مرزهای دانش؛ تولید ثروت و افزایش رفاه

 

 

 

برای ورود به بحث لازم است ابتدا به مهم‌ترین ویژگی فرایند توسعۀ جوامع اشاره‌کنم: «توسعه، فرایندی است که به تسلط انسان بر طبیعت و محیط پیرامون منجر شود». تسلط انسان بر طبیعت و محیط پیرامون باعث خواهد شد از موجودی تسلیم طبیعت به موجودی مسلط بر طبیعت و محیط پیرامون تبدیل شود.

همین ویژگی است که انسان و جامعه‌ی مدرن را از انسان و جامعه‌ی سنتی متمایز می‌کند. انسان سنتی هنوز تسلیم طبیعت است؛ اما انسان مدرن بر طبیعت مسلط شده است؛ طبیعت را تسخیر کرده و برای رفاه خود آن را به خدمت می‌گیرد. درواقع انسان از زمانی در مسیر توسعه به معنی امروزی قرار گرفت که به توانایی سحرآمیز و شگفت‌انگیز عقل و اندیشه‌ی خود در تسلط بر طبیعت پی برد. از آن تاریخ تاکنون در مسیر افزایش رفاه خود از طریق شناخت دقیق‌تر طبیعت و درنتیجه به خدمت گرفتن بیشتر آن حرکت کرده است.

این پیشرفت‌های خیره‌کننده در افزایش رفاه، مدیون استفاده از عقل و اندیشه‌ی انسانی است که با استفاده از ابزار علم و پژوهش محقق شده است. در سده‌های گذشته پیشرفت‌های بشر ناشی از اکتشاف‌ها، ابداع‌ها، و اختراع‌ها عمدتاً تصادفی بوده است، اما سال‌ها است که بشر با تأسیس دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی، از انفعال در فرایند پیشرفت خارج‌ شده و به‌صورت فعال روند پیشرفت و رفاه خود را به سریع‌ترین حد ممکن رسانده است.

 امروز دانشگاه‌ها در کشورهای پیشرفته نه‌تنها آموزش و تربیت نیروهای متخصص برای بخش‌های اقتصادی را به عهده‌ دارند، بلکه از طریق نخبگان فکری و محققین پرتلاش و انجام پژوهش‌های مستمر، ضمن گسترش مرزهای دانش، به تولید ثروت و افزایش تولید و رفاه جوامع مشغول‌اند.  بنابراین، اگر قرار است کشور ما نیز در مسیر پیشرفت قرار گیرد، در وهله‌ی نخست باید الزامات آن را پذیرفته و به آن‌ها مقید باشد. نخستین الزام، پذیرش این واقعیت است که نیروهای انسانیِ بااستعداد، تنها و تنها عامل پیشرفت و رفاه اقتصادی کشور هستند.

دومین الزام، پذیرش مراکز پژوهشی به‌عنوان مهم‌ترین و محوری‌ترین مراکز برای سرمایه‌گذاری  است. البته منظور پژوهش‌هایی است که مستقیم و غیرمستقیم بتوانند زمینه‌ی افزایش سطح تولید به‌خصوص تولید کالاهای نهایی و با فن‌های پیشرفته را فراهم کنند. بدون هیچ تردیدی توسعه‌ی امروز جهان پیشرفته مدیون سرمایه‌گذاری‌های وسیع آن‌ها در آموزش، تربیت و پرورش استعدادهای انسانی و نیز ایجاد مراکز پژوهشی پیشرفته با تمامی امکانات است. اگرچه تمرکز اغلب مراکز پژوهشی کشورهای پیشرفته در دانشگاه‌ها است؛ افزایش دارایی و ثروت بنگاه‌های بزرگ اقتصادی این امکان را برای آن‌ها فراهم کرده تا ضمن به‌کارگیری نیروهای متخصص دانشگاهی، مستقلاً مراکز پژوهشی اختصاصی تأسیس کنند. این بدان معناست که برای این مؤسسات و بنگاه‌های اقتصادی بزرگ پژوهش، نقشی حیاتی و محوری در روند افزایش تولید و ثروت خود و نیز پیشی گرفتن از رقبای خود دارد.

در ایران اما دانشگاه‌ها آن‌گونه که شایسته است، هنوز نتوانسته‌اند نقش مشابهی در فرایند تولید، پیشرفت، و رفاه کشور داشته باشند. هرچند دانشگاه‌های کشور وظیفه‌ی اول خود یعنی آموزش و تربیت نیروهای متخصص برای بخش‌های مختلف اقتصادی را تا اندازه‌ای انجام می‌دهند، در تولید علم، تولید ثروت، و در نهایت افزایش تولید ملی و رفاه اقتصادی برای کشور توفیق چندانی نداشته‌اند.

شاید وجود درآمدهای نفتی باعث شده تا سیاست‌گذاران کشور نیاز چندانی به مشارکت دانشگاه‌ها در تولید ثروت و رفاه نداشته باشند. با این وصف، در سال‌های اخیر، ناکام مانده‌اند. در واقع اغلب دانشگاه‌های کشور، به‌جای مشارکت در تولید ثروت و رفاه، خود مصرف‌کننده‌ی درآمدهای نفتی هستند یا درآمدهای نفتی باعث شده تا بخش‌های اقتصادی و غیراقتصادی خود را بی‌نیاز از مشارکت دانشگاه‌ها دیده‌اند.

 با این وصف، طی سال‌های اخیر، سیاست‌های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در مسیر اصلاح ساختارهای آموزشی و پژوهشی در حال تغییر است تا به‌گونه‌ای دانشگاه بتواند ضمن آموزش نیروهای متخصص برای تأمین نیازهای اجتماعی و اقتصادی کشور، زمینه‌ی مشارکت استادان و محققان دانشگاه‌ها در پژوهش‌های موردنیاز بخش‌های اقتصادی و اجتماعی را فراهم کند.

 بدون تردید این اصلاحات منافع دوطرفه دارد؛ زیرا نه‌تنها جامعه منتفع می‌شود بلکه استادان و محققان دانشگاهی هم از نزدیک با مسائل و موضوعات واقعی آشنا می‌شوند تا از این طریق توانایی نظریه‌های علمی را در عمل مورد آزمون قرار دهند و در صورت نیاز موردنقد و تکامل قرار گیرند.

 

 

درج شده توسط: مدیر سایت