16 02 2019 07:34
کد خبر : 1718727
تعداد بازدید : 677

نخستین دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه از پایان‌نامه خود دفاع کرد

 

سمانه سلیمی، اولین دانشجوی دوره دکتری مدیریت آموزشی دانشکده علوم تربیتی و روان‌شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز از پایان‌نامه خود با عنوان "ارائه نقشه مفهومی برای برنامه‌ریزی راهبردی دانشگاه شهید چمران اهواز"، دفاع کرد.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه شهید چمران اهواز، دکتر عبداله پارسا و دکتر یداله مهرعلیزاده استاد راهنمای اول و دوم و دکتر سکینه شاهی استاد مشاور این پایان‌نامه بودند.

همچنین دکتر نعمت‌الله عزیزی استاد دانشگاه کردستان، دکتر مسعود صفایی مقدم استاد دانشگاه شهید چمران اهواز و دکتر حمید فرهادی راد استادیار دانشگاه شهید چمران اهواز داوری این پایان‌نامه را بر عهده داشتند.

سمانه سلیمی دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز توانست با کسب نمره 19/48 و امتیاز عالی از پایان‌نامه خود دفاع کند.

در چکیده تفصیلی این پایان‌نامه، آمده است:

هدف از انجام این پژوهش کاربردی، تدوین نقشه مفهومی برای برنامه‌ریزی راهبردی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. دغدغه اصلی پژوهشگر درباره موضوع برنامه‌ریزی راهبردی دانشگاه‌ها بود.

اسناد بالادستی و مبانی نظری نشان داده بود که دانشگاه‌های ایران هنگام انجام برنامه ریزی های راهبردی اسیر یک سری مراحل و گام هایی می شوند که این مراحل هم معمولاً با اقتباس از الگوهایی بوده که از صنعت و تجارت وارد حوزه آموزش عالی و دانشگاه ها شده بنابراین نتوانسته آن قابلیت راهبردی لازم را به دانشگاه ها بدهد و در عمل شاهد آن هستیم که برنامه ها با شکست مواجه می شوند.

همچنین مطالعات نشان داد آنجا که برنامه ریزان راهبردی می خواهند تحلیل محیط انجام دهند و محیط درونی را با محیط بیرونی متصل کنند این اتصال و پیوند به راحتی صورت نمی گیرد. بین محیط بیرونی و درونی دانشگاه مرزی وجود دارد که اجازه نمی دهد تبادلات بین دو محیط به راحتی صورت گیرد.

هر آنچه که قرار است از محیط درون دانشگاه به بیرون منتقل شود و یا بر عکس، ابتدا از این مرز عبور می کند و در این مرز مورد تفسیر و پالایش قرار گرفته و حتی گاه دگرگون می شود. این مرز در این پژوهش، محیط انتقالی نام گذاری شد.

از طرف دیگر با توجه به مطالعات فراوانی که در زمینه برنامه ریزی راهبردی دانشگاه ها صورت گرفت مشخص شد که دانشگاه های خارج از کشور از جمله دانشگاه های فرامینگهام، مجماح، ایبرو، آلاباما، نوردسترون، آکرون و... برای برنامه ریزی راهبردی خود دارای یک نقشه مفهومی یا چهارچوب مفهومی بودند که همانند یک نقشه راه دانشگاه را در جهت انجام برنامه ریزی ها هدایت می کند. بنابراین، محقق در صدد آن بر آمد با در نظر گرفتن وجود محیط انتقالی، یک نقشه مفهومی برای برنامه ریزی راهبردی دانشگاه شهید چمران اهواز  ارائه دهد.

طرح کلی این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی متوالی ناهمزمان (کیفی- کمی- کیفی) است. جامعه آماری این پژوهش، 600 عضو هیأت علمی این دانشگاه بودند. در بخش کیفی اول، از هر گروه آموزشی دانشگاه، 54 عضو هیأت علمی شاخص که دارای شناختی کامل از ابعاد و ارکان دانشگاه داشتند به صورت هدفمند انتخاب شده و با روش پدیدار شناسی که هدف اصلی آن، شناسایی تجربه افراد از یک پدیده هست، مورد بررسی قرار گرفتند.

بنابراین در این پژوهش، محقق سعی کرد از طریق مصاحبه نیمه ساختمند تجارب، ادراکات، برداشت های اعضای هیأت علمی نمونه را از پدیده­ ی دانشگاه بدست آورد. با روش کد گذاری کوربین و اشتروس، 128 مفهوم در مرحله کد گذاری باز، 5 مؤلفه در مرحله کد گذاری محوری و 5 مقوله (کارکردهای دانشگاه، مقبولیت و مشروعیت دانشگاه، توسعه رشته ها، جو دانشگاه و محور برنامه های توسعه آتی دانشگاه) در مرحله کدگذاری انتخابی بدست آمد.

یافته های پژوهش در این بخش نشان داد که مشارکت کنندگان اعتقاد داشتند که مهم ترین کارکرد دانشگاه، تربیت نیروهای متخصص از طریق آموزش صحیح است و باید در اولویت قرار گیرد. مقبولیت و مشروعیت دانشگاه، به این بر می گردد که دانشگاه شهید چمران اهواز تا چه حد از طرف صنایع و سازمان ها به عنوان یک مرجع تخصصی شناخته می شود و دانشگاهیان تا چه حد به تعهدات خود پایبند بوده اند. درباره توسعه رشته ها، نیز بر این اعتقاد بودند که موازی کاری در بین دانشگاه های مختلف بدون توجه به ظرفیت های منطقه ای صورت می گیرد و تکرر و تنوع رشته ها در دانشگاه های ایران، باعث هرز رفتن منابع و انرژی می شود.

در جو دانشگاه باید مدیریت آکادمیک و علمی با مشارکت و روحیه تیمی حاکم شود، جوی دور از مسائل سیاست زدگی و حالتی بر انگیزاننده در دانشگاه بر قرار شود و دانشگاه محور توسعه برنامه هایش را بر کارکرد آموزشی قرار دهد. یافته های بخش کمی با همراهی 225 عضو هیأت علمی در پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. نشان داد که از نظر اعضای هیأت علمی این دانشگاه، کارکردهای آموزشی و فرهنگی در اولویت توسعه باید باشد؛ در صورتی که از نظر مدیران، دانشگاه باید به سمت کارکردهای جدید چون کارآفرینی و تجاری سازی پیش برود.

از نظر توسعه رشته ها، این افراد اعتقاد داشتند رشته های متناسب با پتانسیل استان خوزستان و طرح های آمایش سرزمین باید در اولویت توسعه قرار بگیرد. در درون دانشگاه نباید مسائل سیاسی و حاشیه ای غالب شود؛ بلکه باید جو پایدار آموزشی، علمی حاکم گردد و شاخص های ارتقاء اعضای هیأت علمی باید به درستی ابلاغ گردد.

مدیریت در دانشگاه باید بوروکراسی و روندهای پیچیده و طولانی را کاهش دهد، رقابت های جناحی در دانشگاه حذف شده و زمینه انجام رقابت های سازنده و مثبت فراهم شود تا منابع انسانی در دانشگاه بتوانند در توسعه تولیدات علمی پژوهشی نقش فعالی داشته باشند. به منظور تقویت شبکه های ارتباطی دانشگاه با جامعه لازم است که روند طولانی و زمان بر طرح های برون سازمانی تعدیل شود، اعضای هیأت علمی در نشان دادن توانایی ها و پتانسیل خود به صنایع و سازمان های اجرایی کوشا باشند تا زمینه بهبود کارکردهای دانشگاه که از نظر مشارکت کنندگان این پژوهش کمترین میانگین را به دست آورده فراهم شود.

بخش سوم پژوهش، به شکل مصاحبه گروه کانونی با شرکت 8 نفر از اعضای هیأت علمی شاخص دانشگاه که در ادوار گذشته دارای سمت های مدیریتی از مدیریت رأس دانشگاه تا مدیریت های میانی بودند انجام شد. مشارکت کنندگان بخش کانونی، در بیشتر موارد با یافته های بخش کمی (بخش دوم) به جز سه مورد با آنها هم رأی بودند. مورد اول اینکه، مشارکت کنندگان پژوهش بخش کمی، علت کم کاری خود را در انجام طرح های برون سازمانی، طولانی و زمان بر بودن آن ها بیان کرده بودند که اعضای بخش کانونی با نظری متفاوت بیان کردند که بیشتر آنچه که باعث عدم برقراری شبکه های ارتباطی با بیرون می شود این است که اعضای هیأت علمی نتوانسته اند توانایی و پتانسیل خود را به بیرون نشان دهند و در برابر تعهدات خود به بیرون پایبند باشند.

مورد دوم، مشارکت کنندگان پژوهش بخش کمی اعتقاد داشتند نخبگان علمی این دانشگاه تمایل چندانی به رفتن از این دانشگاه ندارند؛ اما در بخش کانونی، مشارکت کنندگان بیان داشتند که تعدد و تنوع متقاضیان انتقال از این دانشگاه، نگران کننده است. مورد سوم هم از نظر اعضای بخش کانونی آن بود که توسعه تحصیلات تکمیلی دارای اهمیت فراوان است. تحلیل ها و تفسیرها در بخش کانونی آنچنان غنی بود که 5 مؤلفه جدید در این مرحله به دست آمد.

بنابراین طی گام های مختلف، مشتمل بر 1. بررسی اسناد بالادستی و مبانی نظری، 2. مصاحبه های کیفی، 3. اجرای پرسشنامه و 4. مصاحبه گروه کانونی، نقشه مفهومی برای برنامه ریزی دانشگاه شهید چمران اهواز شکل گرفت.

نقشه مفهومی بر اساس سه محیط درونی شامل 9 مؤلفه، محیط بیرونی شامل 7 مؤلفه و محیط انتقالی دانشگاه شامل 8 مؤلفه طراحی شد. نتیجه اصلی این پژوهش این بود که افرادی که می خواهند برای دانشگاه شهید چمران اهواز برنامه ریزی راهبردی انجام دهند 8 مؤلفه کلیدی (جو دانشگاه، سیاست زدگی، رقابت علمی، تصویر سازمانی، انگیزش شغلی، استقلال دانشگاه، شبکه های ارتباطی و تفکر راهبردی) را باید در نظر داشته باشند؛ چرا که دغدغه اصلی اعضای هیأت علمی این دانشگاه، این هشت مؤلفه است.

 

 

درج شده توسط: مدیر سایت