دو انسان راد در دو سوی دانشگاه/ آشنایی با "نصرالله احمدی بلوطکی و ابوطالب میرزایی" - دانشگاه شهید چمران اهواز

وقتی سخن از دانشگاه به میان می آید بی درنگ یاد اعضای هیئت علمی و دانشجویان در اذهان آنانی که بیرون از دانشگاه هستند، خطور می کند زیرا این دو قشر، در واقع دو رکن آموزش و پژوهش در دانشگاه شمرده می شوند ولی برای آنانی که در داخل دانشگاه بسر می برند، کارمندان و کارکنان دانشگاه نیز در کنار استاد و دانشجو از جایگاه ویژه خود برخوردارند و اهمیت حضور و خدمت آنان کمتر از دو رکن استاد و دانشجو نیست.
به سخن دیگر، رده کارمندان دانشگاه در واقع تسهیل گر و روان کننده فرآیند آموزش و پژوهش در دانشگاه به شمار می آید. از میان کارمندان، نیروهای تاسیساتی و خدماتی و تعمیراتی بویژه در دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان های وابسته، برجستگی دارد. این نیروها در نگهداری و ساخت و ساز و تعمیرات شکل کالبدی و ساختمانی دانشگاه نقش موثر دارد.
خوشبختانه از دیر باز در دانشگاه جندی شاپور اهواز که بعدها به دو دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و دانشگاه شهید چمران اهواز تبدیل شد، نیروهای کارآمد و خوش مرام بسیار بوده و هست. آنان همپای استادان و مدیریت ها نقش موثری در حفظ و حراست از دانشگاه بویژه در برهه جنگ تحمیلی و خدمات رسانی به مردم بر عهده داشتند.
از میان خیل زیاد آنان در اینجا با دو نفر که در دو دانشگاه تقریبا نقش و جایگاه مشابه داشتند اشاره می شود تا خدمات آنان و همکاران و نیروهای خدماتی و تاسیساتی بهتر و بیشتر برجسته و مورد توجه قرار گیرد. آقایان نصرالله احمدی بلوطکی و ابوطالب میرزایی از نیروهای قدیمی و نیکوی دو دانشگاه هستند و مشاهدات و محفوظات آنان برای نسل جدید و دانشجویان جوان شنیدنی و سودمند است.
نصرالله احمدی بلوطکی
از کارکنان بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
نصرالله احمدی بلوطکی در سال ۱۳۲۷ در روستای بلوطک شیخان از توابع شهرستان ایذه به دنیا آمد. دوره شش ساله ابتدایی را در سال 1340در همین شهر گذراند. از ۱۳۴۴ به مدت سه سال در شرکت گاک و چند شرکت دیگر وابسته به شرکت نفت، در اهواز مشغول به کار می شود. وی در ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ خدمت نظام وظیفه خود را در پایگاه نیروی هوایی مهر آباد تهران سپری نمود.
آقای احمدی در ۱۳۴۹، اشتغال در دانشگاه را بر ادامه کار در شرکت نفت ترجیح می دهد و قبل از گشایش رسمی بیمارستان شماره 2 (گلستان)دانشگاه جندی شاپور اهواز به صورت بنّاء در این بیمارستان مشغول به کار گردید و همزمان در کلاس های شبانه دبیرستان دکتر حسابی امانیه مشغول به تحصیل شد و در رشته طبیعی( علوم تجربی) تا کلاس ۱۲ تحصیل نمود ولی به علت مشکلات شخصی، نتوانست دوره متوسطه را به پایان ببرد و مدرک دیپلم خود را دریافت کند.
لازم به یادآوری است که قدیمی ترین بیمارستان دانشگاهی و بلکه یکی از قدیمی ترین بیمارستان های شهر اهواز، بیمارستان شماره یک دانشگاه جندی شاپور واقع در خیابان 24 متری است که هنوز آثار ساختمان قدیم آن موجود است. بیمارستان گلستان در پانزدهم آذر ۱۳۴۹ گشایش یافت. ریاست بیمارستان در این تاریخ بر عهده جناب دکتر عزیزاله افتخار متخصص جراحی عمومی بود. تا سال های بعد در چنین روزی در بیمارستان جشن سالگرد افتتاح برگزار می شد. فاز دوم این بیمارستان در سال 1356 توسط شرکت رس ساخته شد.
این بیمارستان در زمان گشایش، چهار بخش داشت. بخش داخلی، که اولین بیمار در آن بستری گردید و هنوز در همان محل پابرجاست.بخش اطفال که در همان محل فعالیت می کند و بخش زنان و زایمان و نوزادان که اکنون بخش پیوند کلیه و نفرولژی شده است.
آقای احمدی در سال ۱۳۵۰ به استخدام دانشگاه جندی شاپور در آمد و مدت ۳۰ ساله دوران خدمت رسمی خود را به مدت 29 سال در بیمارستان گلستان و یکسال در شبکه بهداری ایذه گذراند. ایشان پس از دریافت مدرک سیکل به عنوان متصدی خدمات، کار خود را شروع می کند سپس به امور دیگری از جمله مدیر کشیک و مسئول آمار مجروحان جنگی و مسئول عمران و بازسازی بیمارستان به خدمت اداری ادامه می دهد. ایشان در ترسیم شکل فیزیکی و پیشینه دانشگاه می گوید:
" قدیمی ترین بیمارستان دانشگاهی همان بیمارستان امام خمینی است که قبلا به عنوان بیمارستان شماره یک جندی شاپور نام برده می شد. بعدها ساختمان آن تخریب و دوباره ساخته شد. بخش قدیمی آن که هنوز پابرجاست و جنبه میراث فرهنگی دارد و هم اکنون به عنوان درمانگاه از آن استفاده می شود. تا سال ۱۳۵۲ در محل کنونی دانشگاه جندی شاپور، فقط ساختمان قدیم دانشکده پزشکی و بیمارستان گلستان ساخته شده بود و بعدها نیز دانشکده کشاورزی و دیگر دانشکده ها ساخته شد.
ساختمان موسوم به سه گوش، در بیرون از دانشگاه، جنب اداره دارایی مرکزی کنونی قرار داشت که تا سال ۵۲ سازمان مرکزی دانشگاه و همه رشته های تحصیلی در آن متمرکز بود.
پس از بهره برداری از دانشکده پزشکی، کلاس های درس رشته پزشکی و اتاق های استادان و کارمندان ذیربط به این دانشکده منتقل گردید. پس از این، ساختمان سه گوش به عنوان سازمان مرکزی و کلاس های درسی علوم انسانی و رشته های شیمی و فیزیک و آمار مورد استفاده قرار داشت. در سال 1352 سازمان مرکزی به محل کنونی سازمان مرکزی دانشگاه شهید چمران اهواز منتقل گردید. ریاست دانشگاه در سال های 1350 تا 1357 بر عهده دکتر عباس جامعی بود.
زمین های کنونی دانشگاه متعلق به وزارت کشاورزی بود و از روبروی بیمارستان تا دانشکده دامپزشکی کنونی ، آموزشگاه شبانه روزی کشاورزی قرار داشت که بعدها به کوی ۲۲ بهمن در محل آموزشگاه فنی و حرفه ای منتقل می شود و زمین ها اداره کشاورزی به دانشگاه جندی شاپور اختصاص می یابد."
ساختمان بیمارستان گلستان و ساختمان سه گوش از محدود ساختمان های آن روزگار در اهواز بود. برای تسهیل در رفت و آمد مردم و کارکنان، دو دستگاه اتوبوس در حد فاصل میان بیمارستان و خیابان مرکزی شهر بکار گرفته شده بود.
با شروع جنگ تحمیلی در ۱۳۵۹، بیمارستان گلستان به عنوان تنها بیمارستان اهواز با امکانات جراحی مغز و اعصاب، به بیمارستان اصلی در منطقه جنگی شناخته می شود. آقای احمدی در توصیف وضع بیمارستان در روزی که این بیمارستان به حالت تعطیل در آمد می گوید:
"در 17 مهر ماه 1359 هواپیماه های جنگی عراقی چندین نقطه از شهر اهواز را در بعد از ظهر، بمباران کردند . از آن جمله می توان به زاغه های مهمات لشکر 92 زرهی اهواز واقع در فولی آباد شمال غربی اهواز اشاره کرد که صدای انفجار و برخاستن دود آن، موجب ترس و وحشت در مردم اهواز شد. یک گلوله راکت به پشت بام بیمارستان برخورد کرد .بلا فاصله بیماران را به فضای آزاد بیمارستان منتقل کردیم تا بوسیله آمبولانس به فرودگاه برده شدند. بیمارستان عملا برای مدتی تعطیل و پزشکان و بخشی از امکانات آن به مرکز هفده شهریور سپس به هتل نادری منتقل می شود. لازم است به خدمات شبانه روزی پزشکان و مدیران بیمارستان مانند دکتر پدرام و دکتر سید کاظم علوی فاضل و دکتر منوچهر دوایی و دیگران اشاره شود. این مدت من به عنوان یکی از مدیران کشیک، با دیگر نیروها، از بیمارستان و امکانات آن با همه مخاطرات، نگه داری و محافظت می کردیم. این در حالی بود که خانواده های کارکنان بیمارستان از جمله خانواده اینجانب در اهواز با سختی های معیشتی و کمبود مواد غذایی و امنیت روبرو بودند."
در سال ۱۳۶۳ و ۶۴ با امنیت نسبی در منطقه گلستان، بیمارستان به محل خود منتقل و شروع به فعالیت می کند. در مدت جنگ، پزشکان متخصص از سراسر کشور جهت انجام خدمات پزشکی به اهواز و منطقه جنگی عزیمت می کردند.
آقای احمدی در سال ۱۳۷۸ به افتخار بازنشستگی نائل آمد. ایشان در طول خدمت خود مجموعا 50 عدد لوح قدردانی دریافت نمود. پس از آن به مدت ۵ سال به شکل پیمانکاری در بیمارستان به تعمیرات ساختمانی ادامه می دهد و از ۱۳۸۴ تا کنون نیز در سطح واحدهای دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوز به همان کار اشتغال دارد.
ابوطالب میرزایی
از کارکنان بازنشسته دانشگاه شهید چمران اهواز
ابوطالب میرزائی هفتادور در سال 1327 در اهواز به دنیا آمد. خانواده ایشان در شهر هفتادور در استان یزد زندگی می کردند و جزء خانواده های فرهنگی و با سواد دوران خویش بودند که پس از مهاجرت به اهواز نیز مادر ایشان به مکتب داری و آموزش قرآن پرداختند و پدرشان در راه آهن مشغول به کار شدند.
ابوطالب میرزائی تا مقطع ششم ابتدائی نظام قدیم را در دبستان رستگاری ویس به پایان رساند و پس از آن مدتی نیز در اهواز به ادامه تحصیل پرداخت ولی علی رغم علاقه شدید ایشان به ادامه تحصیل و به جهت ضرورت اشتغال ،از تحصیل بازماند.
ایشان در سال 1341 در بیمارستان (جندی شاپور شماره 1) امام خمینی(ره) اهواز در زمان ریاست دکتر بیدل به عنوان مسئول پاویون پزشکان و استادان به کار مشغول شد و علاوه به این در وقت شب نیز در کارخانه قنادی و نان پزی برای تأمین هزینه های زندگی نیز فعالیت داشت.
حدود سال 1342 بیمارستان امام خمینی(ره) از وزارت بهداری به دانشگاه جندی شاپور اهواز واگذار گردید و ایشان پس از چند سال خدمت در بیمارستان به اداره نگهبانی دانشگاه جندی شاپور اهواز که در آن زمان در منطقه پردیس کنونی واقع بود، منتقل و مشغول به کار شد.
ایشان از مشاهدات خود پیرامون فضای فیزیکی دانشگاه می گوید": در آن زمان دانشکده های کشاورزی و علوم به شکل تازه ساز و دانشکده پزشکی و پرستاری وجود داشت و بیمارستان گلستان به ریاست دکتر فتحی پور در حال ساخت در محل کنونی به چشم می خورد.در قسمت جلوی بیمارستان گلستان، آموزشگاه کشاورزی و منازل کارمندان اداره کشاورزی قرار داشت که به دانشگاه واگذار شده بود. دانشکده پزشکی در ابتدا در محل ترمینال اتوبوسرانی در خیابان 24 متری قرار داشت سپس دانشکده به ساختمان سه گوش منتقل و بعدها به پردیس دانشگاه جندی شاپور اهواز و به محل کنونی منتقل گردید. ورودی اصلی دانشگاه،در آن زمان در محل ورودی بانک ملی شعبه دانشگاه قرار داشت و اداره فضای سبز دانشگاه در روبروی ساختمان نارنجستان، اداره کل باغ بوتانیک خوزستان بود."
آقای میرزائی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با دانشجویان فعال سیاسی در ارتباط بود از این رو توسط ساواک دستگیر و تحت بازجوئی و ضرب و شتم قرار گرفتند.
ایشان پس از پیروزی انقلاب، به عنوان نماینده کارکنان در شورای سرپرستی دانشگاه در کنار دیگر اعضاء از جمله دکتر منوچهر دوائی در اداره دانشگاه همکاری داشت.
پس از آن نیز ایشان با همکاری اعضاء هیأت علمی ،کارکنان و دانشجویان همزمان با تعطیلی دانشگاه ها و شروع جنگ تحمیلی کوشیدند تا با ماندن در دانشگاه در حفظ و آمادگی این مرکز علمی و آموزشی در قالب جهاد دانشگاهی نقش مثبتی داشته باشند، که از آن جمله می توان به دکتر حمید کهرام، مهندس عباس بذر افکن، مهندس علی شکر اله زاده،دکتررحیم چینی پرداز، مهندس عباس والا، دکتر حبیب موسوی جهرمی، دکتر کریم منصوری ،دکتر مهران کلانتر، دکتر رضا اقتداری، دکتر رضایی آباده و دکتر مجتبی موسویان اشاره نمود.
با توجه به نقش نهاد تازه تاسیس جهاد دانشگاهی در اداره دانشگاه ها در سال های اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، آقای میرزائی از سال 1361 تا1380 از دانشگاه به جهاد دانشگاهی خوزستان مامور شد و با فعالیت در بخش خدمات ، تدارکات و تأسیسات این نهاد در اقدامات زیر مشارکت فعال داشت.
- راه اندازی کارگاه شیشه گری
- راه اندازی آزمایشگاه خاک و مواد
- راه اندازی آموزشگاه زبان
- راه اندازی داروخانه و آزمایشگاه تشخیص طبی با همکاری دکتر عبدالحسین شکورنیا
- راه اندازی فروشگاه کتاب جهاد دانشگاهی با همکاری محمدرضا سنگبر
- ساخت 18 دستگاه واحد مسکونی برای کارکنان جهاد دانشگاهی
افزون بر این آقای میرزائی در سراسر مدت جنگ تحمیلی با حضور فعال در جبهه و پشت جبهه و در بیمارستان های دانشگاه در راستای خدمات رسانی به رزمندگان فعالیت داشت که از آن جمله می توان به ساخت و راه اندازی آزمایشگاه تشخیص طبی و دارو خانه و کلینیک 13آبان وابسته به جهاد دانشگاهی اشاره داشت.
از دیگر کارهای برجسته آقای ابوطالب میرزائی در دانشگاه شهید چمران اهواز ،راه اندازی و اداره تعاونی مصرف کارکنان دانشگاه است. وی به عنوان رئیس هیأت مدیره و به همراه اعضای این هیأت ،خدمانی را در تأمین نیازمندی های دانشگاهیان در دوران دشوار جنگ تحمیلی به انجام رساند.لازم است در اینجا به افرادی از جمله آقایان :مجید امیرزاده، مرحوم ایرج امیری، رجبعلی امیری ، علی حقیقت خواه، خوشبخت، محمد علی منوچهری (از معلمان آموزش و پرورش ) و مهندس تقی دهدشتی اشاره کرد.
در سال 1360 تنها اردوی خانوادگی اساتید دانشگاه جندی شاپور اهواز متشکل از حدود 400 نفر در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار می گردد.آقای میرزائی و آقای مجید امیرزاده در تأمین نیازمندی های تدارکاتی و خدماتی این اردوی بی مانند، نقش زیادی داشتند.جا دارد از مرحوم محمد علی دلمه زاده کارمند دانشکده الهیات و عضو ستاد نماز جمعه اهواز یاد شود که زحمات زیادی را در کنار آقای میرزائی مبذول داشت.
پس از پایان مدت مأموریت آقای میرزائی در جهاد دانشگاهی، ایشان به عنوان مسئول خدمات دانشگاه علوم در دوره ریاست دکتر محمد رعایایی،کوشش های زیادی برای سامان دادن به فضای فیزیکی و زیباسازی محیط انجام داد.وی با هماهنگی مقامات دانشگاه و در اختیار قرار دادن کلاس های دانشکده در روزهای پنجشنبه و جمعه به موسسات آموزشی مانند قلمچی و آریا و جذب منابع مالی،بخشی از هزینه های مورد نیاز انجام خدمات و تعمیرات در دانشکده را تأمین می کرد.
آقای میرزائی در سال 1381 به بازنشستگی نائل شد .یکی از خدمات وی پس از بازنشستگی ، برعهده داشتن مدیریت عامل شرکت تعاونی مسکن اعضای هیأت علمی دانشگاه است.وی در کنار آقایان دکتر رعایایی، خداپناه، محمودیان شوشتری، کرم زاده و یزدانی کچوئی به عنوان اعضای هیأت مدیره توانستند 214 پلاک آپارتمان در قالب 5 بلوک برای اعضای شرکت که همگی از اعضای هیأت علمی دانشگاه بودند در مدت حدود سه سال و هشت ماه ساخته و تحویل دهند.
ایشان اکنون همچنان به انجام امور ساختمانی مورد نیاز دانشگاهیان مشغول است.رابطه وی با استادان دانشگاه همچون رابطه پدر- فرزندی است. دانشگاهیان ایشان را انسانی زحمتکش و منصف و پاک دست و امین می دانند.