بررسی نقش تحولات سیاسی در وحدت حوزه و دانشگاه و ضرورت توجه به مدیریت علمی در کشور - دانشگاه شهید چمران اهواز

حجتالاسلاموالمسلمین سید ابوالحسن حسنزاده استاد حوزهی علمیهی اهواز و دکتر حسن دادخواده استاد دانشکدهی الهیات و معارف اسلامی دانشگاه شهید چمران اهواز در نشست کرسیهای آزاداندیشی به آسیبشناسی و بررسی چالشهای حوزه و دانشگاه پرداختند.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه شهید چمران اهواز، حجتالاسلاموالمسلمین سید ابوالحسن حسنزاده، در نشستی که صبح امروز شنبه 27 آذرماه از سوی دبیرخانهی کرسیهای آزاداندیشی دانشگاه برگزار شد، با تسلیت شهادت حضرت فاطمه (س)، بیان کرد: امام خمینی (ره) از شخصیتهای ممتاز در حوزهی عرفان و عرفان نظری بودند. از این رو در تألیفات حوزهی ولایت ایشان به شخصیت حضرت فاطمه (س) بهخوبی پرداختهشده است.
وی افزود: در جلسهای امام خمینی (ره) فرمودند «بالاترین فضیلت حضرت فاطمه (س) را وقتی میدانم که پس از رحلت پیامبر اکرم جبرییل بر ایشان ظاهر میشد و مسائلی را با ایشان در میان میگذاشتند؛ آن حضرت نیز موضوعات را برای امیرالمؤمنین (ع) بازگو میکردند و مصحف حضرت فاطمه (س) گردآوری شد.
استاد حوزهی علمیهی اهواز، ادامه داد: مرحوم دکتر شریعتی نیز در کتاب «فاطمه، فاطمه است» میگوید «خواستم بگویم فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست؛ خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست؛ خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین و زینب است. دیدم که فاطمه نیست. نه، اینها همه هست و اینهمه، فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است».
حجتالاسلاموالمسلمین حسنزاده در بخش دیگری از صحبتهای خود دربارهی وحدت حوزه و دانشگاه گفت: در جامعهی کنونی ایران اقشار مختلفی زندگی میکنند که نه وابسته به دانشگاه و نه وابسته به حوزه هستند و در بخشهای خصوصی، صنعتی، آموزشوپرورش و... فعالیت دارند؛ اما در میان همهی اینها دلیل توجه به وحدت حوزه و دانشگاه ضرورت و حیاتی بودن آن است.
وی، خاطرنشان کرد: مهمترین مبنای وحدت دانشگاه و حوزه مسئلهی علم و دین است؛ بهطور اساسی اگر این مسئله تبیین نشود همچنان اختلافنظرها باقی میماند؛ هرچند این مسئله مضر نیست و حتی این اختلافنظر در میان دانشگاهیان و حوزویان نیز وجود دارد.
استاد حوزهی علمیهی اهواز در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره رابطهی علم و دین و رنسانس، گفت: اگر جامعهی غربی میخواست بر اساس نظرات کلیساها پیش برود هیچگاه به پیشرفتهای علمی نمیرسید؛ نماد تضاد علم و دین در غرب (آنچه مسیحیت داشت) محاکمهی گالیله است.
حجتالاسلاموالمسلمین حسنزاده، ادامه داد: بنابراین احساس کردند اگر دیندار باشند، نمیتوانند دانشمند باشند و اینها باهم جمع نمیشود. نتوانستند دین را بهطور کامل حذف کنند؛ بنابراین دین حضرت مسیح (ع) را بهعنوان یک مسئلهی حاشیهای در زندگی انسانی و فردی و رابطهای بین انسان و خدا باقی گذاشتند.
وی تصریح کرد: یکی از آسیبهای وحدت بین حوزه و دانشگاه پیشفرضهایی است که در حوزه وجود دارد و در دانشگاهها بهطور کامل پذیرفته نیست؛ در حوزه یک دسته احکام جاویدان، غیرمحدود به زمان و مکان وجود دارد و در هر عصری و جامعهای باید اجرا شود که در دانشگاه وجود ندارد. استاد مطهری از این مسئله بهعنوان «اسلام و مقتضیات زمان» نام میبردند؛ مسئلهای که بسیار چالشبرانگیز و در حوزهی ارتباط حوزه و جامعه نیز مهم است.
استاد حوزهی علمیهی اهواز، بیان کرد: مسئلهی حوزه و دانشگاه پیش از انقلاب و پس از انقلاب متفاوت است و ضرورت پرداختن به این مسئله بعد از انقلاب دوچندان است؛ در یکی از خطبههای نماز جمعه دربارهی موضوع انتقال آب بیان کردم که اگر میخواهیم کشاورزی را بهصورت سنتی ادامه دهیم؛ اگر حتی یک قطره آب هم از خوزستان منتقل نشود بازهم با کمبود آب مواجه هستیم و باید از روشهای نوین استفاده کنیم؛ دربارهی استفاده از روشهای نوین آبیاری نمیتوان از نظرات طلبهای که فارغالتحصیل شده و اجتهادش را گرفته است استفاده کرد؛ بلکه باید این موضوعات را به متخصصان بسپاریم.
حجتالاسلاموالمسلمین حسنزاده در ادامه بیان کرد: پس از چهار دهه از انقلاب اسلامی زمان برای تعارف و مجادلات وجود ندارد و باید میان حوزه و دانشگاه وحدت ایجاد شود.
*وحدت حوزه و دانشگاه، از ایده تا عمل
دکتر حسن دادخواه عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز نیز در این نشست با تبیین و تشریح ایدهی امام خمینی (ره) دراین باره بیان کرد: به باور من، ایده امام راحل بر مبنای همکاری و همافزایی، در خدمت مردم قرار گرفتن نخبگان و فرهیختگان این دو مرکز و ایفای مسئولیت اجتماعی از سوی آنان است.
وی افزود: بر این پایه قرار نیست که این دو مرکز در هم ادغام یا یکی از آنها حذف و یا یکی بر دیگری چیره شود؛ یا اینکه دانشگاهیان دروس حوزوی و یا حوزویان دروس دانشگاهی بخوانند.
عضو هیئتعلمی دانشکدهی الهیات و معارف اسلامی، ادامه داد: ناگفته نماند که پیشینه و عقبهی زایش این ایده از سوی حضرت امام خمینی (ره) به دستکم 500 سال قبل در غرب و 150 سال گذشتهی کشورمان برمیگردد.
دادخواه، افزود: در اواخر دورهی قاجار و اوایل سلطنت پهلوی موضوع مدارس نوین برای آموزش علوم جدید به وجود آمد و گونهای جدید از آموزش در کنار حوزههای علمیه ایجاد شد. همین موضوع موجب بدگمانی یا شناخت ناقص روحانیون از تأسیس مدارس جدید و مردم شد. ضمن اینکه این علوم و این مدارس رهاورد نزدیکی کشور ما و کشورهای شرقی به سمت غرب بودند و سرانجام سوغات تمدن جدید غرب برای کشورهای شرقی ازجمله کشورهای ما محسوب میشدند.
وی با اشاره به اینکه این مسئله میتواند حاصل بعضی برداشتهای غلط باشد که این دو مرکز آموزشی را بهجای تکامل در تقابل یکدیگر قرار بدهند، گفت: انقلاب اسلامی در ایران با رویکرد گسترش فرهنگ دینی و با مدیریت عالی روحانیون بزرگ و مراجع شکل گرفت. هدف از این حکومت طبق قانون اساسی، گسترش دین، آموزههای دینی و آموزش و نظام آموزشی بود که بر پایهی تربیت انسان مؤمن است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز، اظهار کرد: در برههای از زمان برخی تحولات در کشور منجر به کاهش قدرت نفوذ روحانیان در ایران شد. در کنار آن دو گرایش و طیف فکری متمایل به غرب و متمایل به شرق مارکسیستی در کنار طیف دینی در میان نخبگان ایرانی نیز پدیدار شد و این مسئله مقدمات بدگمانی و بدبینی میان روشنفکران و دانایان ایران و جدایی حوزههای علوم دینی و دانشآموختگان مدارس مدرن را دامن زد.
دادخواه، بیان کرد: در 27 آذرماه سال 1358، مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین دکتر مفتح عضو هیئتعلمی دانشکدهی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران به دست گروهکی به اسم «فرقان» مقابل دانشکدهی الهیات ترور شدند و حضرت امام خمینی (ره) این روز را بهعنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری کردند.
وی، افزود: بدون آنکه بخواهم قضاوت کنم که مجموعه اقداماتی که با هدف وحدت حوزه و دانشگاه انجام شد تا چه اندازه با ایده حضرت امام (ره) هماهنگ و منطبق است به برخی از اقدامات انجام شده در این باره مانند «گنجاندن دروس معارف اسلامی بهعنوان دروس عمومی دانشگاهی»، «تأسیس دفاتر نمایندگی ولیفقیه در دانشگاهها و گسترش اختیارات آنان در استخدام و ارتقای علمی استادان و نظارت بر فعالیت تشکلها»، «تعیین رؤسای دانشگاهها در کمیته ویژهای در شورای عالی انقلاب فرهنگی به رأی مثبت و وتویی مسئول دفتر نهاد نمایندگی»، «تأسیس سازمان تدوین کتابهای علوم انسانی»، «تأسیس شورای تحول در دروس و برنامه درسی رشتههای علوم انسانی»، «تأسیس ستاد انقلاب فرهنگی در شکل اولیه آنکه با هدف اسلامیکردن دانشگاه همراه بود» و «معادلسازی مدارک تحصیلی حوزویان برای استخدام در دانشگاهها» اشاره میکنم.
عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز، گفت: به یاد دارم در همان سالهای اولیه دههی شصت که کشور در شرایط جنگی قرار داشت چندین دانشگاه کشور از جمله دانشگاه شهید چمران اهواز (جندیشاپور سابق) برای برگزاری سمینار وحدت حوزه و دانشگاه اعلام آمادگی کردند که دانشگاه شهید چمران اهواز برای اینکه در منطقهی جنگی قرار داشت و دانشگاهیان سراسر کشور میخواستند از وضعیت یک شهر جنگی و جبهههای جنگ مطلع شوند به شکل گستردهای در این همایش شرکت کردند و در قطعنامه همان همایش درخواست گنجاندن درسهای معارف اسلامی و تأسیس دفاتر نمایندگی به تصویب رسید و اعلام شد.
*نقش تحولات سیاسی بر دگردیسی ایدهی وحدت حوزه و دانشگاه
دادخواه ادامه داد: کمی پیش از آغاز جنگ، انقلاب فرهنگی در دانشگاهها به وجود آمد و منجر به تعطیلی دانشگاهها از نظر آموزشی شد. در همین مقطع بود که حوادث جنگ شدت گرفت و شاهد تسخیر لانهی جاسوسی، انجام ترورها توسط سازمان مجاهدین خلق و دیگر گروهها بودیم. همه این اتفاقها، گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی را تحت تأثیر خود قرارداد. فضایی هیجانی منجر به حذفهای داخلی نیروها و برخی ترورها شد. در آن شرایط گروهکهای مختلف سیاسی در داخل دانشگاه پایگاه و دفتر داشتند و مخالف روند شروع انقلاب اسلامی و قانون اساسی بودند. حس میکردند راه آنها از راه عمومی انقلاب فاصله دارد. همهی اینها در فضای وحدت حوزه و دانشگاه هم تأثیر گذاشت. در این فضای مسموم مجریان ایدهی اولیه حضرت امام، تحت تاثیر قرار گرفتند و هدف از وحدت دچار دگردیسی شد.
*نقد و ارزیابی مجموعه عملکردها
وی، گفت: اینکه مجموعهی این تلاشها تا به امروز و بعد از سه دهه به کجا انجامیده و چه نقدی بر آن دستاوردها وارد است نیاز به نشستهای مختلف در یک فضای آرام و علمی دارد. یکی از این انتقادها که همواره میشنیدم این بود که تحت عنوان وحدت حوزه و دانشگاه مصوبات و فرصتهایی آماده شد و روحانیون بیشماری تحت عنوان استاد معارف اسلامی، نمایندهی ولیفقیه در دانشگاه، برگزاری نمازهای جماعت، دبیرخانه سمینار وحدت حوزه و دانشگاه، برگزاری کرسیهای نقد و نظر راه پیدا کردند؛ اما چرا از دانشگاه کمتر عضو هیئتعلمی به حوزه راه باز کرده است. استادان دانشگاه معتقدند که میتوان از حضور چهرههای دانشگاهی در حوزههای علمیه برای ارایهی برخی درسها مانند روش تحقیق در رشتهی علوم انسانی، کتابداری، آشنایی با تاریخ معاصر ایران و آشنایی با تاریخ قبل از اسلام، استفاده کرد.
دادخواه بیان کرد: نباید فراموش کرد که ایدهی حضرت امام خمینی (ره) همچنان تازه و بالنده است و وحدت حوزه و دانشگاه بر پایهی ایده ایشان هیچگاه کهنه نمیشود. اگر وحدت حوزه و دانشگاه را همفکری و همافزایی میان این دو مرکز، بدون چیرگی سیاست بر آن تلقی کنیم، به این نتیجه میرسیم که ادای مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان و حوزویان در قبال مردم همیشه در حال تغییر مصداق و نو شدن است.